آتش سوزي جنگل هاي كشور همانند بمب گذاري در شهرهاي كربلا و نجف به امري عادي تبديل شده است. اين دو سوژه انسان سوز و غير قابل تحمل بايد روزي به يك تصميم سازماني تبديل شود و مقامات عالي كشور را به خود آورد و راهكار وچاره انديشي هميشگي براي آن پيدا كنند.
طبق استانداردهاي جهاني سهم هر فرد از جنگل 8 هكتار است، كه به علت بي توجهي اين سهم در ايران كمتر از 2هكتار است.

آمارهاي تكان دهنده در ايران نشان مي دهد اين سرمايه ملي و حيات انساني و تنفسگاه حيوانات و جانداران( اهلي و وحوش) در خطر جدي است. و با وجود 2 دستگاه عريض و طويل همچون سازمان محيط زيست و سازمان جنگل ها و مراتع نه تنها محيط زيست ايرانيان روز به روز در مخاطره قرار گرفته است، بلكه جنگل هاي خدادادي كشور هر روز و به بهانه هاي مختلف در آتش خشم و كينه انسان هاي بي توجه و مسئولين بي احساس به خطر افتاده و سوزانده مي شود.

6235 مورد آتش سوزي در جنگل هاي ايران از سال 1371 تا 1380 در ايران ثبت شده است. در سال 86، 2500 هكتار از جنگل هاي كردستان در آتش كين و بي تدبيري مقامات سوخته است.
جنگل هاي زاگرس در مريوان و سرو آباد از خرداد 89 تاكنون در آتش مي سوزد، 50 هكتار از جنگل هاي كلاردشت، 200 هكتار از جنگل هاي گلستان، 15 هكتار از جنگل هاي سياهكل،30 هكتار از جنگل هاي مريوان و در هفته گذشته قريب 25 هكتار از جنگل هاي زيبا و دلرباي حاشيه درفك كه شامل جنگل هاي نادر و حفاظت شده كه حتي پاي انسان ها بدان نرسيده در آتش سوخت.

درختان بلند راش،سرو،توسكاي كوهي، زبان گنجشك،نمدار و سرخدار، افرا و انواع درختچه ها در بزرگترين و پر پشت ترين ناحيه بخش درفك در آتش برافروخته و خاكستر شد.
گرچه بايد گفت: آتش سوزي در همه ي جهان اتفاق مي افتد و قامت درختان كهنسال كه تنفسگاه ساكنان آن از چرنده تا پرنده بدست نا اهلان مي شكند و خاكستر آن گياهان و موجودات زمين را مي سوزاند، گزارشات نشان مي دهد كه مديريت بر منابع خدادادي از چنان اهميت و ارزشي برخوردار است كه مردم، تشكل هاي مردمي و نهادهاي مدني با پيگيري هاي مستمر و تجمعات متعدد امان از مسئولين مي بُرند. و بر عليه مسئولين امر به مراجع ذيربط شكايت مي برند.

گويند جنگل ابر در مسير شاهرود و سمنان داراي مناظر زيبا و چشم اندازهاي ويژه است كه محل اطراق فراريان و دلزدگان از شهر است. ولي با يك وعده سفر استاني قريب يك ميليون اصله درخت اين جنگل فداي جاده، ساختمان و ويلا مي شود. گرچه با تحرك سازمان هاي مدني«NGO» دولت و مسئولين از تخريب جنگل عقب نشيني مي كنند گويا آتش سوزي عمدي و يا غير عمدي اين جنگل را به خاكستر تبديل مي كند.

كسي با مظاهر تمدن، رفاه و تفرج مخالف نيست، ولي به قول رهبر معظم انقلاب، توسعه و پيشرفت دو معناي متفاوت دارند، به بهانه تله كابين درفك نبايد نفس گاه و توليد اكسيژن شهرهاي رستم آباد، توتكابن، بره سر، بلوكات وامامزاده هاشم فداي هواي نفساني توسعه شود.
كساني كه پز افتخار ايجاد تله كابين را در جنگل انبوه و زيباي رحمت آباد و بلوكات در سر دارند بايد با توجه به اصول 45 و 50 قانون اساسي كه محافظت از منابع طبيعي كه جنگل ها هم جزيي از آن است را مراقبت كنند، تا خدشه اي بر اصول قانون اساسي وارد نشود.

فارغ از تلاش و زحمات نيروهاي منابع طبيعي، مردم محل، نيروهاي منابع طبيعي، هلال احمر ونيروهاي نظامي كه با ابتدايي ترين وسايل از قبيل: بيل، كلنگ، چوب دستي، دبه آب به جنگ فوران شعله هاي آتش مي روند. بايد مسئولين شهرستان ها و نمايندگان دولت تصور كنند، اگر اين آتش ساختمان فرمانداري، شهرداري يا محيط زيست را به كام خود مي كشيد چه احساسي داشتند اگر ويلا يا آپارتمان مسكوني آنان در شعله مي سوخت چه مي كردند؟ صدا و سيماي جمهوري اسلامي با پخش صدها ساعت فيلم، آگهي هاي تجاري، اخبار و سريال كه به همه چيز در 24 ساعت مي پردازند چه ميزان در خاموش كردن آتش جنگل ها سهم دارند؟ آتش سوزي در جنگل هاي روسيه و ناتواني در خاموش كردن روس ها در اين آتش ارزش وقت گذاري دارد. ولي جنگل هاي ايران گويا اين ارزش خود را از دست داده اند.

براي تعطيلي شهر تهران صدها كميته و كار گروه و جلسات دولت با حضور رئيس جمهور فعال مي شوند تا آلودگي پايتخت را كاهش دهند. ولي سوختن جنگل هاي سياهكل، درفك، مريوان و جنگل بي نظير و نادر گلستان ارزش چنين وقت گذاري را ندارد؟

رئيس جمهوري اسلامي ايران بجاي هزاران مصوبه در استان ها يك مصوبه براي خاموش كردن جنگل هاي ايران تصويب كند و سفر استاني بعد را در يك جنگل آتش گرفته برگزار كند.
مجلسيان كه منتخبين ملت بزرگ ايران هستند جلسه اضطراري با3 فوريت را به شكل علني و با حضور شوراي نگهبان به منظور پاسداشت مواد 45 و 50 قانون اساسي در يكي از جنگل هاي سوخته شده برگزار كنند تا شايد اهميت محيط زيست و حفظ جنگل را به ملت آموزش دهند. شناساندن اهميت محيط زيست به مردم از الزامات است و تجهيز ناوگان هوايي آتش نشاني از نان شب هم واجب تر است.

بايد گفت: اي انسان ها كه بر ساحل نشسته شاد و خندانيد.
آتش كين، جهل و بي تفاوتي گلستان وجودمان را مي سوزاند و بر اهل علم و قلم و دوستداران طبيعت، سازمان هاي مردم نهاد، لازم است فرياد بركشند تا مجلسيان و دولتيان براي محيط زيست 75 ميليون ايراني فكر ديگري كنند.

جناب مرعشي نماينده محترم شهرستان نيز مي تواند با پيشنهاد فراكسيوني تحت عنوان فراكسيون حمايت از جنگل هاي ايران با حضور نمايندگان شهرستان هايي كه صاحب جنگل و مراتع هستند، نام خود را بر جريده تاريخ سبز و ثبت كنند.

رودبار / رضا كاظمي تكليمي /مدير مسئول هفته نامه شكوفه هاي زيتون